غلام حلقه بگوش رسول ساداتم ره نجات نموده حبیب آیاتم کفایت است ز روح رسول و اولادش همیشه در دو جهان جمله مهمّاتم زغیر آل نبی اگر حاجتی طلبم روا مباد یکی از هزار حاجاتم دلم ز حبّ محمّد پر است و آل مجید او گواه حال من است این همه حکایاتم چو ذرّه ذرّه شود این تنم به خاک لحد تو بشنوی صلوات از جمیع ذرّاتم کمینه خادم خدّام خاندان توام ز خادمی تو دائم بود مباهاتم سلام گویم و صلوات با تو هر نفسی قبول کن به کرم این سلام و صلواتم گناه بی حدّ من بین تو یا رسول الله شفاعتی بکن و محو کن خیاناتم هرآنکه بدتر از اونیست من از او بترم ندانم این که بتو چون شود ملاقاتم زنیک و بد همه دانند من محمّدیم خلائقی که کند گوش بر مقالاتم بگوی محیی که بهر نجات میگویم درود سرور کونین در مناجاتم عبدالقادر گیلانی : غزلیات : شمارهٔ ۴۹ - من محمّدیم گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/73799