گر دل غم پرور ما غمگساری داشتی با بلا خوش بودی و در غم قرار داشتی نام مجنون در جهان هرگز نبوده این چنین گرچنان بودی که چون من یادگاری داشتی هردو عالم را ز یک پرتو سراسر سوختی آفتاب از آتش من گر شراری داشتی گل چرا غرق عرق گشتی ز خجلت پیش تو گر نه آن بودی که از رشک تو خاری داشتی نسبتی میداشت با من شمع در سوز و گداز گر دل بریان و چشم اشکباری داشتی یار محیی گر گشودی رخ میان مردمان ترک یار خویش کردی هر که یاری داشتی عبدالقادر گیلانی : غزلیات : شمارهٔ ۷۱ - دل پرغم گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/73821