ساقی میِ شوق ناک در ده بر سرکش و ده به دست و سر ده نقل از لب یار خوش تر آید از پسته ی خویشتن شکر ده جانی ز دهان جام بستان بوسی به لبِ پیاله بر ده بر دستِ گریز پای نه جام عذرش منیوش تا به سر ده ور پاک بخورد و جرعه نگذاشت در حال بدو یکی دگر ده ور مست به خانه می رود باز تکلیف مکن برو گذر ده مشنو ز غرامتی بهانه گو قصه مکن دراز زر ده ور بی نمکی بود گران جان بر خیز و سبک سرش به در ده تا جذب پیاله یی توان کرد از اولِ روز ما حضر ده ترتیب چنین نگاه میدار گه اندک و گاه بیشتر ده پیغام فرست سوی منظور گو باز مجالِ یک نظر ده با پیک صبا بگوی کای باد ما را ز مقام او خبر ده من بعد سخن مگو نزاری ترکِ سخنان مختصر ده بر یاد بساط مجلس شاه بر خیز و شراب شوق در ده حکیم نزاری : غزلیات : شمارهٔ ۱۰۷۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/73907