زلفت بود به کام، دلی را که داغ نیست در کار شبروان گرهی چون چراغ نیست هر شب گل چراغ بهار دگر کند بلبل گمان مبر که ز پروانه داغ نیست چون غنچه برنیاورد از شرم سر ز جیب زان بوی طره هرکه پریشان دماغ نیست در باغ عشق برگ معیشت مگو نماند گل هم به چشم مرغ چمن کم ز داغ نیست قدسی مشهدی : غزلیات : غزلیات : شمارهٔ ۹۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/74123