مُردم ز بیخودی، بت خودکام من کجاست بی‌صبری‌ام ز حد بشد آرام من کجاست دوران به سر رسید و دل من نیارمید یاران خبر دهید دلارام من کجاست بگداختم ز ناله بلبل درین بهار ای باد صبح، سرو گل‌اندام من کجاست زاهد تو فارغی، ز من اوضاع دین مپرس من کافر محبتم اسلام من کجاست دیگر دلم ز صحبت آسودگان گرفت آشوب شهر و فتنه ایام من کجاست قدسی اگر نه‌ای ز فراموش‌گشتگان در نامه‌ای که کرده رقم، نام من کجاست قدسی مشهدی : غزلیات : غزلیات : شمارهٔ ۱۲۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/74152