باز تیر ستمت رخنه‌گر جان که شد؟ دست بیداد تو مخصوص گریبان که شد؟ گشته تاریک مرا خانه دل حیرانم که چراغ دل من شمع شبستان که شد سر ز من تافت سوی غیر، ببین کان سر زلف رهزن دین که بود، آفت ایمان که شد ما ز گلزار خزان یافته پژمرده‌تریم تا گل نازه ما زیب گلستان که شد باز از دیده قدسی شده خونابه روان تا دگر ریش دلش تازه ز حرمان که شد قدسی مشهدی : غزلیات : شمارهٔ ۱۷۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/74207