موسم گل چون حریفان جای در بستان کنند عندلیبان را ز جای خویش سرگردان کنند عاشق از مردن نیاساید بگو با اهل مصر در لحد روی زلیخا جانب کنعان کنند پر مکرر شد ز خامان دعوی پروانگی شمع را ای کاش امشب ساعتی پنهان کنند برنمی‌گردد به فریاد از سر بازار، گل عندلیبان در چمن بیهوده چند افغان کنند؟ همچو خاکستر ز آتش بی‌نیاز است آنکه سوخت نیم جانان همچو شمع آتش غذای جان کنند بر خلاف رسم پیشین، گلرخان شهر ما ساعتی صد عید و در هر عید صد قربان کنند کفر و ایمان را ز من عارست قدسی، چون کنم گر ز ناشایستگی بر من مرا تاوان کنند قدسی مشهدی : غزلیات : شمارهٔ ۱۹۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/74223