آسودگی نصیب دل زار کس مباد! مرهم وبال سینه افگار کس مباد! بس دلشکسته‌ایم ز آسوده‌خاطری یا رب که عافیت پی آزار کس مباد! شادم به کوچه‌گردی عالم چو آفتاب آسایشم ز سایه دیوار کس مباد! شد زهد شیخ و برهمن آمد به راه عشق دل در گرو به سبحه و زنار کس مباد! تا دل به خون خویش نغلتد، نمی‌شود این صید خون‌گرفته، گرفتار کس مباد! قدسی ز غنچه دلت آتش علم کشید این گل، نصیب گوشه دستار کس مباد قدسی مشهدی : غزلیات : شمارهٔ ۲۱۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/74243