یاد روی تو هم‌آغوش گلستانم کرد لذت درد تو آسوده ز درمانم کرد کفر و دین باختم از نیم‌نظر بر رخ دوست دیده رسواشده گبر و مسلمانم کرد نفسی بی تو گر از سینه تنگم سر زد برق الماس شد و سر به گریبانم کرد چون صبا، سنبل امید در آغوشم بود بخت بد شانه‌کش طره حرمانم کرد قدسی مشهدی : غزلیات : شمارهٔ ۲۴۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/74274