جایی که داغ نیست، ز مرهم چه اعتبار در پیش آفتاب ز شبنم چه اعتبار چون اعتبار خلق ز بی‌اعتباری است از اعتبار مردم عالم چه اعتبار از ساغر تهی چه تمتع برد کسی از دیده‌ای که نیست در او نم چه اعتبار چون راه بیش و کم همه بر شارع فناست از عشرت زیاد و غم کم چه اعتبار در کشوری که باب بود جنس اشک و آه از چشم بی‌نم و دل بی‌غم چه اعتبار نام خرد کسی نبرد در دیار عشق از روستا، به شهر معظم چه اعتبار ما را هوای دلخوشی روزگار نیست غمدیده را ز خاطر خرم چه اعتبار قدسی مشهدی : غزلیات : شمارهٔ ۲۸۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/74317