شمعیم و تن ز اشک دمادم گداختیم داغیم و از تبسم مرهم گداختیم از بس که کرده‌ایم به غم، خویش را غلط غم ناتوان و ما ز تب غم گداختیم ای جان برو، چو عهد دلم تازه کرد غم کز اختلاط ساخته هم، گداختیم در مهر شعله ز آتش پروانه سوختیم در عشق گل ز غیرت شبنم گداختیم کس تهمت شفا ننهد بر مریض عشق قدسی ز لاف عیسی مریم گداختیم قدسی مشهدی : غزلیات : شمارهٔ ۳۴۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/74376