شرط بود کفر و دین، هر دو به هم داشتن دل به صمد باختن، رو به صنم داشتن گر نبود عشق هم، فرض بود مرد را فال محبت زدن، نیت غم داشتن ظلم بود سینه را، داشت ز افغان جدا حیف بود دیده را، دور زنم داشتن فال رهایی مزن، زانکه نشان بدی‌ست پای کشیدن ز گل، دست ز غم داشتن کیسه تهی خوشترم، ورنه به اشکم رسد هر مژه بر هم زدن، حاصل یم داشتن رند گدا کی کند، ترک کلاه و عصا؟ لازمه خسروی‌ست، چتر و علم داشتن قدسی مشهدی : غزلیات : شمارهٔ ۴۱۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/74444