ما چو پروانه نسوزیم به داغ غلطی شمع در محفل ما سوخت دماغ غلطی روز ما را ز شب تیره جدا نتوان کرد صبح برکرده ز خورشید، چراغ غلطی در ره عشق گذشتم ز خرد، گام نخست که نیندازم از ره به سراغ غلطی مرده ساقی عشقم که به صد گردش جام از حریفم ننوازد به ایاغ غلطی شکر لله که ز سودای تو گرم است دلم نیستم سوخته چون لاله به داغ غلطی خویش را در دل صحرای جنون گم کردم عقل در یافتنم سوخت دماغ غلطی قدسی مشهدی : غزلیات : غزلیات : شمارهٔ ۴۴۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/74473