در صف دلها غم تو صدرنشین است مرتبه ناله از تو برتر ازین است بر تو نه تنها منم فشانده دل و دین داعیه این است هر کرا دل و دین است کس نشود سیر گفته ای ز وصالم خاصیت عمر ناگزیر همین است هست سر فتنه در زمین سر زلفت فتنه چه باشد بلای روی زمین است عکس جمالت ز چین زلف توان دید مطلع خورشید چون ز جانب چین است مرگ رقیب آمد و هنوز جوان است بخت جوان دارد آنکه با تو قرین است گرچه ز غم پیر شد کمال برین در پیر نباشد که در بهشت برین است شعر منت گر بخاطرست که خوانی چیست تأمل بخوان که سحر مبین است کمال خجندی : غزلیات : شمارهٔ ۱۴۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/76003