ز ما ای صبا با محمد رسان خدا را درودی که او را سزاست بگو با درود آنگهش در نهفت که ای ساز معنی ز طبع تو راست گرفتم که باشد ترا صد گرفت بهر یک غزل کاختراعی مراست نه آخر غریب دیار تواند ترا با غریبان خصومت چراست ز بیداد تست اینهمه بر غریب که شعر من آواره شهرهاست کمال خجندی : مقطعات : شمارهٔ ۱۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/76386