چه شد که روز جهان تیره چون شب یلداست ز هر طرف به فلک از زمین خروش عزاست ز فرش کرده مسیحا ز نو به عرش عروج و یا هنوز زمان مصیبت یحیی است گرفته مرد و زن از هر طرف عزای حسین بلی عزای شه تشنه سید شهدا است کسی که هست خدا خونبهای او چه عجب که چشم مرد و زن اندر عزاش خونپالاست چرا به گریه نکوشی، مگرنمی‌دانی سرو قلب پیمبر حسین عزیز خداست چنان خیال کن اکنون که در رکاب حسین زمان یاری او وقت زوال عاشوراست اگر ز نصرت آت تشنه لب شدی محروم برای درد تو امواج گریه عین دواست چسان زیاد رود ماتم شهی که سرش جدا ز تن جگر تشنهبر لب دریاست نمی‌رود ز نظر حال زینب دلخون که سربرهنه و بی‌کس اسیر شمرد غاست دل شکسته (صامت) مدام در ماتم برای سید مظلوم تا به روز جزاست صامت بروجردی : کتاب المراثی و المصائب : شمارهٔ ۵۶ - در مصیبت سیدالشهدا(ع) گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/76804