به درد تو جز ناله همدم ندارم کسی را درین پرده محرم ندارم جفای جهان میکشد عاقل و من غمت دارم و از جهان غم ندارم به مهر رخت عالمی دارم امروز که یک ذره پروای عالم ندارم در دست دور از دهانت من این نکته چندان مسلم ندارم غم و محنت و درد چندانکه خواهی سلیمان وقتم که خانم ندارم از آن دم که غایب ز چشم کمالی من از دولت عشق تو کم ندارم کمال خجندی : غزلیات : شمارهٔ ۶۹۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/77213