صحبت عاشق و حبیب بهم فصل گل دان و عندلیب بهم غم جگر ساخت قسمت من و دل هر دو خوردیم آن نصب بهم به تفال قرآن تحسین است دیدن ناصح و ادیب بهم بشکافند سقف مقصوره نعره واعظ و خطیب بهم نیست فرقی میان این دو برزگ گر به بینی سگ و رقیب بهم رنج دیدند هر دو معلوم است از من افسونگر و طبیب بهم بافت شهرت چو جمع کرد کمال غزل و معنی غریب بهم کمال خجندی : غزلیات : شمارهٔ ۷۵۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/77270