ما لبت را نمک، شوان ملاحت خوانیم خال مشکین ترا دانه دلها دانیم در وفاداری و دلدادگی و جانبازی آنچه گویند در این باره دو صد چندانیم از جدائی همه دم هست شکایت ما را بینی ار با دل پردرد چوئی نالائیم با دلی پاکز آلایش و با صدق و صفا جان به کف بهر نثار قدم جانانیم ساکن کوی نگاریم چو معنا در لفظ گر به ظاهر نگری بی سر و بی سامائیم رمز توفیق در این است که در گلشن دهر همچو بلبل به توانیم و پر گل خندانیم پای بندیم به عهد خود و بر وجه کمال با دل و جان و تن و عاطفه هم پیمائیم کمال خجندی : غزلیات : شمارهٔ ۷۸۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/77305