با تو در دل نبایدم رخ ماه ی رخ نیارد شدن به خانه ماه در شمایل قد تو لطف خداست هست لطف خدا به تو همراه بینمت دایم و چنان دانم که نکردم هنوز نیم نگاه گر گناهست در رخ تو نظر باد چشم پر آب غرق گناه غرق دریای آتش و آب است جان عاشق میان گربه و آه او خواهد برآمد از سر خاک دردمند ترا به جای گیاه طیب زلفت بخویش برد کمال چون که با خاک رفت طاب ثراه کمال خجندی : غزلیات : شمارهٔ ۹۳۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/77449