فراق آن قد و قامت قیامت است قیامت شکیب از آن لب شیرین غرامت است غرامت به خدمت تو رسیدن صباح روی تو دیدن سعادت است سعادت سلامت است سلامت من از کجا و سلامت که عشق روی تو ورزم که بر سلامت عاشق ملامت است ملامت دمی که بی تو بر آرم ز عمر خود نشمارم که زندگانی باطل ندامت است ندامت همام بر سر کویت هوای باغ ندارد که در میان بهشتش اقامت است اقامت همام تبریزی : غزلیات : شمارهٔ ۴۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/77644