پاک چشمانند مرد روی تو راه کژ بینان نباشد سوی تو خوش نویسان را نباید در قلم هیچ نونی خوشتر از ابروی تو ناتوان گردم ز غیرت چون نسیم گر بجنباند نسیمی موی تو زنده بی رویت نمانم گر مرا هر زمان جانی نبخشد بوی تو دوستان از تشنگی جان می دهند واب حیوان می رود در جوی تو عاشقان را تا سحر باشد سماع هرشب از بانگی سگان کوی تو چشم خواب آلود تو خواب همام بست آه از نرگس جادوی تو همام تبریزی : غزلیات : شمارهٔ ۱۷۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/77772