از خدا جوییم توفیق ادب بی‌ادب محروم گشت از لطف رب بی‌ادب تنها نه خود را داشت بد بلکه آتش در همه آفاق زد مایده از آسمان درمی‌رسید بی‌شری و بیع و بی‌گفت و شنید در میان قوم موسی چند کس بی‌ادب گفتند کو سیر و عدس؟ منقطع شد خوان و نان از آسمان ماند رنج زرع و بیل و داس‌مان باز، عیسی چون شفاعت کرد حق خوان فرستاد و غنیمت بر طبق باز گستاخان ادب بگذاشتند چون گدایان زله‌ها برداشتند لابه کرده عیسی ایشان را که این دایم است و کم نگردد از زمین بدگمانی کردن و حرص آوری کفر باشد پیش خوان مهتری زان گدارویان نادیده ز آز آن در رحمت بر ایشان شد فراز ابر بر ناید پی منع زکات وز زنا افتد وبا اندر جهات هرچه بر تو آید از ظلمات و غم آن ز بی‌باکی و گستاخی‌ست هم هرکه بی‌باکی کند در راه دوست ره‌زن مردان شد و نامرد اوست از ادب پرنور گشته‌ست این فلک وز ادب معصوم و پاک آمد ملک بد ز گستاخی کسوف آفتاب شد عزازیلی ز جرأت رد باب مولوی : مثنوی معنوی : دفتر اول : بخش ۴ - از خداوند ولی‌التوفیق در خواستن توفیق رعایت ادب در همه حالها و بیان کردن وخامت ضررهای بی‌ادبی گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/7896