شیر اندر آتش و در خشم و شور دید کان خرگوش می‌آید ز دور می‌دود بی‌دهشت و گستاخ او خشمگین و تند و تیز و ترش‌رو کز شکسته آمدن تهمت بود وز دلیری، دفع هر ریبت بود چون رسید او پیش‌تر نزدیک صف بانگ برزد شیر‌ های ای ناخلف من که پیلان را ز هم بدریده‌ام من که گوش شیر نر مالیده‌ام نیم خرگوشی که باشد که چنین امر ما را افکند او بر زمین؟ ترک خواب غفلت خرگوش کن غرۀ این شیر ای خر، گوش کن مولوی : مثنوی معنوی : دفتر اول : بخش ۶۳ - رسیدن خرگوش به شیر گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/7955