قصۀ طوطی جان زین سان بود
کو کسی کو محرم مرغان بود؟
کو یکی مرغی، ضعیفی، بیگناه
وندرون او سلیمان با سپاه؟
چون بنالد زار بیشکر و گله
افتد اندر هفت گردون غلغله
هر دمش صد نامه، صد پیک از خدا
یا ربی زو، شصت لبیک از خدا
زلت او به ز طاعت نزد حق
پیش کفرش جمله ایمانها خلق
هر دمی او را یکی معراج خاص
بر سر تاجش نهد صد تاج خاص
صورتش بر خاک و جان بر لامکان
لامکانی فوق وهم سالکان
لامکانی نه که در فهم آیدت
هر دمی در وی خیالی زایدت
بل مکان و لامکان در حکم او
همچو در حکم بهشتی چار جو
شرح این کوته کن و رخ زین بتاب
دم مزن، والله اعلم بالصواب
باز میگردیم ما ای دوستان
سوی مرغ و تاجر و هندوستان
مرد بازرگان پذیرفت این پیام
کو رساند سوی جنس از وی سلام
مولوی : مثنوی معنوی : دفتر اول : بخش ۸۵ - صفت اجنحهٔ طیور عقول الهی
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/7977