یک دو پندش داد طوطی پرمذاق بعد ازان گفتش سلام الفراق خواجه گفتش فی امان الله برو مر مرا اکنون نمودی راه نو خواجه با خود گفت کین پند من است راه او گیرم که این ره روشن است جان من کمتر ز طوطی کی بود؟ جان چنین باید که نیکوپی بود مولوی : مثنوی معنوی : دفتر اول : بخش ۹۴ - وداع کردن طوطی خواجه را و پریدن گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/7986