بانگ می‌آمد که ای طالب بیا جود محتاج گدایان چون گدا جود می‌جوید گدایان و ضعاف همچو خوبان کآینه جویند صاف روی خوبان زآینه زیبا شود روی احسان از گدا پیدا شود پس از این فرمود حق در والضحی بانگ کم زن ای محمد بر گدا چون گدا آیینۀ جود است هان دم بود بر روی آیینه زیان آن یکی جودش گدا آرد پدید وان دگر بخشد گدایان را مزید پس گدایان آیت جود حق‌اند وان که با حق‌اند جود مطلق‌اند وان‌که جز این دوست او خود مرده‌یی‌ست او برین در نیست، نقش پرده‌یی‌ست مولوی : مثنوی معنوی : دفتر اول : بخش ۱۳۱ - در بیان آنک چنانک گدا عاشق کرمست و عاشق کریم کرم کریم هم عاشق گداست اگر گدا را صبر بیش بود کریم بر در او آید و اگر کریم را صبر بیش بود گدا بر در او آید اما صبر گدا کمال گداست و صبر کریم نقصان اوست گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/8023