اشک چشم من و شراب یکیست دل گرم من و کباب یکی ست بحر، بحر است و موج در تکرار ذرّه بسیار و آفتاب یکی ست نقش موهوم کارگاه وجود صد هزار است و در حساب یکی ست کفر و دین را چه فرق، با دوری نور و ظلمت چو شد حجاب یکی ست بشکن از بوسه ای خمار حزین لب لعل تو و شراب یکی ست حزین لاهیجی : غزلیات : شمارهٔ ۲۴۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/82153