شبی ز هجر تو ما را به سر نمی آید که پارهٔ جگر از چشم تر نمی آید به رنگ مو، ز سرم خار پا برون آمد چها که در ره عشقت به سر نمی آید نکوست هر چه کند با من فلک زده دوست که بد، به دیدهٔ صاحب نظر نمی آید مگر به رنگ سبو، می به کام ما ریزند ز دست بستهٔ ما کار بر نمی آید حزین بی خبر از خود، ز خود خبردار است تو را که با خودی، از خود خبر نمی آید حزین لاهیجی : غزلیات : شمارهٔ ۳۰۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/82210