سجدهٔ خلق از زن و از طفل و مرد زد دل فرعون را رنجور کرد گفتن هریک خداوند و ملک آن چنان کردش ز وهمی منهتک که به دعوی الهی شد دلیر اژدها گشت و نمی‌شد هیچ سیر عقل جزوی آفتش وهم است و ظن زان که در ظلمات شد او را وطن بر زمین گر نیم گز راهی بود آدمی بی‌وهم ایمن می‌رود بر سر دیوار عالی گر روی گر دو گز عرضش بود کژ می‌شوی بلکه می‌افتی ز لرزه‌ی دل به وهم ترس وهمی را نکو بنگر بفهم مولوی : مثنوی معنوی : دفتر سوم : بخش ۶۱ - بیمار شدن فرعون هم به وهم از تعظیم خلقان گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/8240