هفت شمع از دور دیدم ناگهان
اندر آن ساحل شتابیدم بدان
نور شعلهی هر یکی شمعی ازان
بر شده خوش تا عنان آسمان
خیره گشتم خیرگی هم خیره گشت
موج حیرت عقل را از سر گذشت
این چگونه شمعها افروختهست
کین دو دیدهی خلق ازینها دوختهست؟
خلق جویان چراغی گشته بود
پیش آن شمعی که بر مه میفزود
چشمبندی بد عجب بر دیدهها
بندشان میکرد یهدی من یشا
مولوی : مثنوی معنوی : دفتر سوم : بخش ۸۹ - نمودن مثال هفت شمع سوی ساحل
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/8268