هدف سینه ز من، ناوک مژگان از تو سخت جانی ز من و سستی پیمان ازتو کرد روزی که قضا، شادی و غم را قسمت چشم خونبار ز ما شد، لب خندان از تو گبر دیرینهٔ عشقم به حرم کارم نیست دارم آتشکدهای در دل سوزان از تو سر و سامان نثار تو کدام است مرا؟ در کفم چیست بگو، جان ز تو ایمان از تو بوبت از غنچه پنهان ندمیده ست ولی شوری افتاده به مرغان گلستان از تو تو و مستوری حسن و من و رسوایی عشق سینهٔ چاک ز من، عشوهٔ پنهان از تو دل ناقوس فغانت چه خروشید حزین ؟ که خراشید دل گبر و مسلمان از تو حزین لاهیجی : غزلیات : شمارهٔ ۷۸۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/82695