گفت راندم پیش تر من نیک بخت باز شد آن هفت جمله یک درخت هفت می‌شد فرد می‌شد هر دمی من چه سان می‌گشتم ازحیرت همی بعد ازان دیدم درختان در نماز صف کشیده چون جماعت کرده ساز یک درخت از پیش مانند امام دیگران اندر پس او در قیام آن قیام و آن رکوع و آن سجود از درختان بس شگفتم می‌نمود یاد کردم قول حق را آن زمان گفت النجم و شجر را یسجدان این درختان را نه زانو نه میان این چه ترتیب نماز است آن چنان؟ آمد الهام خدا کی با فروز می‌عجب داری ز کار ما هنوز؟ مولوی : مثنوی معنوی : دفتر سوم : بخش ۹۴ - یک درخت شدن آن هفت درخت گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/8273