این مثل بشنو که شب دزدی عنید در بن دیوار حفره می‌برید نیم‌بیداری که او رنجور بود طقطق آهسته‌اش را می‌شنود رفت بر بام و فرو آویخت سر گفت او را در چه کاری ای پدر؟ خیر باشد نیم شب چه می‌کنی؟ تو که یی؟ گفتا دهل‌زن ای سنی در چه کاری؟ گفت می‌کوبم دهل گفت کو بانگ دهل ای بوسبل؟ گفت فردا بشنوی این بانگ را نعره یا حسرتا واویلتا آن دروغ است و کژ و بر ساخته سر آن کژ را تو هم نشناخته مولوی : مثنوی معنوی : دفتر سوم : بخش ۱۲۸ - حکایت آن دزد کی پرسیدند چه می‌کنی نیم‌شب در بن این دیوار گفت دهل می‌زنم گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/8307