سوخته جان دلم یکی، سنبل مشک فام، دو سختی کار عشق بین، صید یکی و دام دو خونی دین و دل بود، غمزه در ابروان تو معجز حسن را نگر، تیغ یکی، نیام، دو ساقی غم، به دیده ام، خون دل این قدر مکن باده به صرفه خرج کن، شیشه یک است و جام دو در ره عشق از دو سو، قرعه فتاده مشکلم خاطر چاره جو یکی، ششدر ننگ و نام دو خوش آنکه پیماید قدح، چشم جفا پیمان تو از خویش بستاند مرا، گیرایی مژگان تو صبر گران تمکین من، کوه است و می بازد کمر چون بگذرد دامن کشان، سرو سبک جولان تو حزین لاهیجی : غزلیات ناتمام : شمارهٔ ۲۹۹ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/83460