ما جام جهان نمای ذاتیم ما مظهر جمله صفاتیم ما نسخه نامه اللهیم ما گنج طلسم کائناتیم هم صورت واجب الوجودیم هم معنی و جان ممکناتیم هر چند که مجمل دو کَونیم تفضیل جمیع مجملاتیم برتر ز مکان و در مکانیم بیرون ز جهات و در جهاتیم ما هادی جمله علومیم محبوس نحیف را نجاتیم کو مرده بیا که روح بخشیم کو تشنه بیا که ما فراتیم ای درد کشیده ی دوا جوی از ما مگذر که ما دوائیم چون قطب ز جای خود نجنبیم چون چرخ اگرچه بی ثباتیم هم مغربیم و مشرق و شمس مه ظلمت و چشمه حیاتیم شمس مغربی : غزلیات : شمارهٔ ۱۱۴ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/84131