چند برد زاهد انتظار قیامت گو ز قیامت گذشت جلوه قامت دل زقیامت براستی نتوان کند گو بسر ما رود هزار قیامت بست نگاه تو چشم عارف و عامی سحر بتابید بر فنون کرامت دل چه سلامت بدور چشم تو بیند ایخم ابرو سر تو باد سلامت خون بود آیت ز زخم ماهی دریا سرخی چشمت بخون ماست علامت آهوی وحشی است دل ز دیده میفکن صید چو رفت از نظر چه سود ندامت سرو قدی راست کرد تا بخرامد پیش تو در گل فکند رحل اقامت تیر نگاهی اگر ز چشم تو گم شد خون نشد ایشوخ جان ببر بغرامت عشق و ملامت کشی دو یار قدیمند لطف مبر از من ایخدنگ ملامت پای نگارین مکش ز دیده نیر کز همه بیمهریست و از تو کرامت نیر تبریزی : غزلیات : شمارهٔ ۲۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/84403