کدام آیت رحمت که در جبین تو نیست کدام لطف و ملاحت که در عجین تو نیست از این درخت رطب در به روی خلق مبند که کس شهر نه بینم که خوشه چین تو نیست نه من شهد لبت چون مگس حریصم و بس که را که پای تعلق در انگبین تو نیست توبه که در همه عالم قرین کس نشوی گر در جهان نکوئی کسی قرین تو نیست سبب یوسف مصری بری مگر نه نژاد که دل نمانده در این شهر کاو رهین تو نیست شکست عهد تو و من خوشم بحمد الله که روسیاهیم از زلف عنبرین تو نیست نیر تبریزی : غزلیات : شمارهٔ ۳۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/84413