این بیابان خود ندارد پا و سر بی‌جواب نامه خسته‌ست آن پسر کی عجب چونم نداد آن شه جواب با خیانت کرد رقعه‌بر ز تاب؟ رقعه پنهان کرد و ننمود آن به شاه کو منافق بود و آبی زیر کاه رقعهٔ دیگر نویسم ز آزمون دیگری جویم رسول ذو فنون بر امیر و مطبخی و نامه‌بر عیب بنهاده ز جهل آن بی‌خبر هیچ گرد خود نمی‌گردد که من کژروی کردم چو اندر دین شمن مولوی : مثنوی معنوی : دفتر چهارم : بخش ۷۱ - آشفتن آن غلام از نارسیدن جواب رقعه از قبل پادشاه گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/8478