یک ذره بدان دهن که گوید وز کتم عدم سخن که گوید با حسن و رخ و شمیم زلفش از یوسف و پیرهن که گوید با قد و رخ بیاض و چشمش از سرو و گل و سمن که گوید جایی که رقیب کینه جوید از دیو و ز اهرمن که گوید در مجلس عاشقان سرمست من کیستم و ز من که گوید اندر چمنی که بگذری تو از سرو در آن چمن که گوید چون جان به هوای لعل او رفت ای شاهدی از بدن که گوید ابراهیم شاهدی دده مغلوی : دیوان فارسی : غزلیات : شمارهٔ ۵۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/85083