دل و جگر به غم تو کباب شد هر دو سرای دیده و دل هم خراب شد هر دو شب فراق تو شد دیده‌ام چو دریایی به رود و مردم چشمم حباب شد هر دو علی الصباح به رویت چو دیده کردم باز سواد دیده من آفتاب شد هر دو ستون خیمه تن عشق گشت گیسویت بگرد خیمه ز هر سو طناب شد هر دو به قتل شاهدی آن غمزه بس تعلل کرد مگر که نرگس مستت به خواب شد هر دو ابراهیم شاهدی دده مغلوی : دیوان فارسی : غزلیات : شمارهٔ ۱۱۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/85137