خطت طعنه بر مشک و عنبرزده
قدت سرو را سایه بر سر زده
دو چشمت به مستی و غارت گری
به هر گوشه ملکی به هم بر زده
ز شوق دو لعل شکر بار تو
مگس را ببین دست بر سر زده
به شاهی معارض شد ه شاهدی
شده منفعل زو و بر در زده
ولیکن به اکسیر الفاظ پاک
سبق برده و سکه بر زر زده
ابراهیم شاهدی دده مغلوی : دیوان فارسی : غزلیات : شمارهٔ ۱۱۸
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/85143