دلا گر عشق مهروئی نداری برو کز معرفت بوئی نداری بیا ای سرو و بر چشمم بکن جا کزین بهتر لب جویی نداری برو ای ماه با رویش مزن لاف که خال و چشم و ابرویی نداری برو ای شاهدی و گوشه ای گیر که چون او چشم جادویی نداری مکش جانا به تندی شاهدی را که چون او یار خوش خویی نداری ابراهیم شاهدی دده مغلوی : دیوان فارسی : غزلیات : شمارهٔ ۱۲۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/85154