گفت موسی را به وحی دل خدا کی گزیده دوست می‌دارم تورا گفت چه خصلت بود ای ذوالکرم موجب آن تا من آن افزون کنم؟ گفت چون طفلی به پیش والده وقت قهرش دست هم در وی زده خود نداند که جز او دیار هست هم ازو مخمور هم از اوست مست مادرش گر سیلی‌یی بر وی زند هم به مادر آید و بر وی تند از کسی یاری نخواهد غیر او اوست جمله شر او و خیر او خاطر تو هم ز ما در خیر و شر التفاتش نیست جاهای دگر غیر من پیشت چو سنگ است و کلوخ گر صبی و گر جوان و گر شیوخ هم‌چنانک ایاک نعبد در حنین در بلا از غیر تو لانستعین هست این ایاک نعبد حصر را در لغت وان از پی نفی ریا هست ایاک نستعین هم بهر حصر حصر کرده استعانت را و قصر که عبادت مر تورا آریم و بس طمع یاری هم ز تو داریم و بس مولوی : مثنوی معنوی : دفتر چهارم : بخش ۱۱۲ - وحی کردن حق به موسی علیه‌السلام کی ای موسی من کی خالقم تعالی ترا دوست می‌دارم گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/8519