شیخ الاسلام عبد الله انصاری قدس الله روحه با این خواجه تعصب کردی و بارها قصد او کرد و کتب او بسوخت و این تعصبی ہود دینی که هرویان در و اعتقاد کرده بودند که او مرده زنده میکند و آن اعتقاد عوام را زیان میداشت مگر شیخ بیمار شد و در میان مرض فواق پدید آمد و هرچند اطبا علاج کردند سود نداشت ناامید شدند آخر بعد از ناامیدی قارورهٔ شیخ بدو فرستادند و ازو علاج خواستند بر نام غیری خواجه اسماعیل چون قاروره نگرید گفت این آب فلان است و فواقش پدید آمده است و در آن عاجز شده اند و او را بکوئید تا یک استار پوست مغز پسته با یک استار شکر عسکری بکوبند و او را دهند تا بازرهد و بگوئید که علم بباید آموخت و کتاب نباید سوخت پس ازین دو چیز سفوفی ساختند و بیمار بخورد و حالى فواق بنشست و بیمار برآسود، نظامی عروضی : چهارمقاله : مقالت چهارم: در علم طب و هدایت طبیب : مقالت چهارم: در علم طب و هدایت طبیب : بخش ۱۰ - حکایت نه - درمان شیخ الاسلام عبدالله انصاری کتابسوز گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/85307