نه ترا پند سود می دارد نه مرا بند سود می دارد بوسه ای ده که دردمندان را شربتی قند سود می دارد ای عزیزان! نمی توانم کرد صبر هر چند سود می دارد توبتم داده شیخ و پندارد که مرا پند سود می دارد خود خلاف است لیک مستان را عهد و سوگند سود می دارد درد او صبر و هوش و عقل برد دارویی چند سود می دارد نمک از لعل خویش بر ریشم تا پراکند سود می دارد شاخ دل را چه سود قامت دوست فصل و پیوند سود می دارد پنج خود را به پشت خویش جلال هر که بر کند سود می دارد جلال عضد : دیوان اشعار : غزلیّات : شمارهٔ ۷۲ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/85398