همچو قومی که تحری می‌کنند بر خیال قبله سویی می‌تنند چون که کعبه رو نماید صبحگاه کشف گردد که که گم کرده‌ست راه؟ یا چو غواصان به زیر قعر آب هر کسی چیزی همی‌چیند شتاب بر امید گوهر و در ثمین توبره پر می‌کنند از آن و این چون بر آیند از تک دریای ژرف کشف گردد صاحب در شگرف وان دگر که برد مروارید خرد وآن دگر که سنگ‌ریزه و شبه برد هکذی یبلوهم بالساهره فتنة ذات افتضاح قاهره هم‌چنین هر قوم چون پروانگان گرد شمعی پرزنان اندر جهان خویشتن بر آتشی برمی‌زنند گرد شمع خود طوافی می‌کنند بر امید آتش موسی بخت کز لهیبش سبزتر گردد درخت فضل آن آتش شنیده هر رمه هر شرر را آن گمان برده همه چون برآید صبح دم نور خلود وا نماید هر یکی چه شمع بود هر که را پر سوخت زان شمع ظفر بدهدش آن شمع خوش هشتاد پر جوق پروانه‌ی دو دیده دوخته مانده زیر شمع بد پر سوخته می‌طپد اندر پشیمانی و سوز می‌کند آه از هوای چشم‌دوز شمع او گوید که چون من سوختم کی ترا برهانم از سوز و ستم؟ شمع او گریان که من سرسوخته چون کنم مر غیر را افروخته؟ مولوی : مثنوی معنوی : دفتر پنجم : بخش ۱۷ - تمثیل روشهای مختلف و همتهای گوناگون به اختلاف تحری متحریان در وقت نماز قبله را در وقت تاریکی و تحری غواصان در قعر بحر گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/8563