اول به نام آنکه زد این بارگاه را افروخت شمع مشعله مهر و ماه را برپای کرد زنگی شب را ز تخت ظلم بر جا نشاند روز مرصّع کلاه را خفتان نقره کرد برون از تن جهان پوشاند بر سپهر لباس سیاه را رخسار و زلف و چشم و خط و خال آفرید آنگاه داد راه تماشا نگاه را صف بست دور چشم سیه چون دو پادشاه از هر طرف ز لشگر مژگان سپاه را بر سنگ داده گوهر و بر نیش داده نوش خاصیّت تمام رسانده گیاه را بر پیش بحر رحمت او جمله قطره‌ایم قصاب غم مدار چو کردی گناه را قصاب کاشانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۱ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/85724