ساقی بیا که باز خراب است حال ما پیش آر باده ای صنم بی‌زوال ما جامی بده که دست نشاطی بهم زنیم شد خشک در قفس همه اعضا و بال ما ما در غم تو روز شب ای بی‌وفا و تو در خاطرت نمی‌رسد اصلاً خیال ما ما خانه‌زاد محنت و اندوه و ماتمیم فارغ نشین که دهر ندارد مثال ما از چشمه‌سار، قطره آبی نخورده‌ایم از آب شیشه جلوه نماید نهال ما قصاب دم مزن که به جایی نمی‌رسد فریاد نارسای تو و قیل و قال ما قصاب کاشانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/85726