ای با رخ تو خال سفید و سیاه و سرخ چون دیده غزال سفید و سیاه و سرخ عکس رخ تو و آن خط شبرنگ کرده است آیینه را جمال سفید و سیاه و سرخ بنما به رنگ چون شفق از زیر ابر زلف ابروی چون هلال سفید و سیاه و سرخ گردیده دست و جوهر تیغت ز خون خصم در عرصه جدال سفید و سیاه و سرخ سنبل شکفت و لاله دمید و شکوفه ریخت بر پای هر نهال سفید و سیاه و سرخ بیچاره زرپرست ز غم مرد تا که برد یک پاره وبال سفید و سیاه و سرخ قصاب عید شد که چو طاووس گل‌رخان سازند روی و بال سفید و سیاه و سرخ قصاب کاشانی : دیوان اشعار : غزلیات : شمارهٔ ۹۶ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/85819